سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه در راه خدا با کسی برادری کند، خداوند در بهشت، او را به چنان منزلت والایی برمی کشد که با دیگر اعمالش بدان دست نمی یابد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

بهانه ...

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 95/10/6 5:43 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حدود چهار ساعت دیگر ، دقیقا می شود چهل هشت ساعت ... دقیقا می شود چهل و هشت ساعت ، بی وقفه بیداری و تلاش که در این بین حدود یک ساعت و نیمش فقط به خواب گذشت ...

چهل هشت ساعتی که با یک ساعت و نیم خواب که آن هم از چهار و نیم صبح تا شش صبح سر شد ... 

چهل و هشت ساعت طاقت فرسا

چهل و هشت ساعتی که هر دقیقه اش اضطراب بود ، هر ثانیه اش ، ترس ثانیه ی بعد بود ...

چهل و هشت ساعتی که هنوز ادامه دارد ،

چهل و نه ...

پنجاه ...

این ثانیه ثانیه های ترس و اضطراب

در توالی تلاش های بی وقفه عبور می کنند

و ناگاه

چشم باز میکنی ...

چهل و هشت ساعت تو ، حالا شده است چهل و هشت سال و تو مانده ای و طاقتی که دیگر در بدن نمانده ... 

مدت ها بیدار بوده ای ... 

مدت ها جنگیده ای

مدت ها از آرامش دور بوده ای 

و حالا

چه شوق وصف ناپذیری است ، خوابیدنی به امتداد تمام این سال ها ... 

ـــ

#چرت_نویس

#س_شیرین_فرد

+ چهل و هشت ساعته که بیدارم ... با یک ساعت و نیم خواب ، اما خوابم نمیاد ، خسته نیستم ... گنگم ... منگم ... این مدت همه اش بیرون از محیط سکنا و آرامش گذشت ...

احساس می کنم

رعشه ای نا آشنا

در تمام واژه هام

پیداست !

شاید این نوشته

بهانه ای بود

برای کمی غر زدن

از این برزخ بینابین که در درش افتادم  ... !

نه شور خواب ، نه شوق بیداری ...

و حس کردن ثانیه های بیداری .. !




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر